ترین بحث در مورد اخلاق در پژوهش به اختلاف بین پیامدگرایی و وظیفه شناسی را کاهش دهد.
این چهار اصل اخلاقی خود تا حد زیادی از دو چارچوب اخلاقی انتزاعی مشتق شده: نتیجه گرایی و وظیفه شناسی. درک این چارچوب مفید است، زیرا به شما کمک خواهد شناسایی و پس از آن در مورد دلیل یکی از تنش های اساسی در اخلاق در پژوهش: وقتی که می تواند به شما استفاده از ابزار به طور بالقوه غیر اخلاقی برای رسیدن به پایان اخلاقی است.
نتیجه گرایی است که ریشه در کار جرمی بنتام و جان استوارت میل، در اقدامات است که در جهان منجر به ایالات بهتر تمرکز (Sinnott-Armstrong 2014) . اصل سود، که بر موازنه خطر و مزایای متمرکز است، عمیقا در فکر نتیجهگرا ریشه دارد. از سوی دیگر، وظیفه شناسی است که ریشه در آثار کانت، بر وظایف اخلاقی، مستقل از پیامدهای آنها (Alexander and Moore 2015) . اصل احترام به فرد، که در استقلال از شرکت کنندگان متمرکز است، عمیقا در فکر وظیفهگرا ریشه دارد. یک راه سریع و خام به تشخیص این دو چارچوب است که consequentialists بر اهداف و وظیفه گرایان در معنای تمرکز می کنند.
تا ببینید که چگونه این دو چارچوب می تواند متفاوت، در نظر رضایت آگاهانه. هر دو قالب را می توان مورد استفاده برای حمایت رضایت آگاهانه اما به دلایل مختلف. بحث نتیجهگرا برای رضایت آگاهانه این است که آن کمک می کند تا برای جلوگیری از آسیب به شرکت کنندگان با منع تحقیقاتی که به درستی تعادل خطر و سود پیش بینی نیست. به عبارت دیگر، تفکر نتیجهگرا می رضایت آگاهانه حمایت زیرا کمک می کند جلوگیری از نتایج بد برای شرکت کنندگان است. با این حال، بحث وظیفه گرایانه برای رضایت آگاهانه در وظیفه یک محقق به استقلال از شرکت کنندگان او احترام متمرکز است. با توجه به این روش، یک نتیجهگرا خالص ممکن است مایل به چشم پوشی نیاز به رضایت آگاهانه در یک محیط که در آن هیچ خطر وجود دارد، در حالی که یک deontologist خالص ممکن نیست.
هر دو نتیجه گرایی و وظیفه شناسی ارائه بینش اخلاقی مهم است، اما هر یک می تواند به افراط و پوچ گرفته شده است. برای نتیجه گرایی، یکی از این موارد شدید می تواند به نام پیوند. یک دکتر که دارای پنج بیماران در حال مرگ نارسایی ارگان و یک فرد سالم که اندام می توانید تمام پنج صرفه جویی تصور کنید. تحت شرایط خاصی، یک دکتر consequenalist مجاز و خواهد شد و حتی مورد نیاز-به کشتن بیمار سالم برای به دست آوردن اندام خود. این تمرکز کامل در به پایان می رسد، بدون توجه به معنی، ناقص است.
به همین ترتیب، وظیفه شناسی همچنین می توانید به افراط و بی دست و پا، از جمله در مورد این است که می تواند به نام Timebomb به گرفته شده است. تصور کنید که یک افسر پلیس است که یک تروریست که محل یک از Timebomb ساعتی است که میلیون ها نفر از مردم را می کشند می داند دستگیر شده است. یک افسر پلیس وظیفه گرایانه نمی به منظور فریب یک تروریست را به آشکار محل بمب نهفته است. این تمرکز کامل در معنی، بدون توجه به پایان می رسد، همچنین ناقص است.
در عمل، اکثر محققان اجتماعی به طور ضمنی از مخلوطی از این دو چارچوب اخلاقی در آغوش. توجه این ترکیب از مدارس اخلاقی روشن چرا بسیاری از بحث های که اخلاقی تمایل به بین کسانی که نتیجهگرا هستند و کسانی که بیشتر می شود وظیفه گرایانه-نمی پیشرفت بسیار کمک می کند. این مباحث به ندرت حل و فصل به دلیل consequentialists استدلال ارائه در مورد به پایان می رسد، استدلال که قانع کننده به وظیفه گرایان که در مورد معنای نگران هستند. به همین ترتیب، وظیفه گرایان تمایل به ارائه استدلال در مورد معنای قانع کننده به consequentialists که به پایان می رسد متمرکز نیست. استدلال بین consequentialists و وظیفه گرایان مانند دو عبور کشتیها در شب می باشد.
یک راه حل برای این بحث می تواند برای محققان اجتماعی به منظور توسعه یک ترکیب سازگار باشد، از نظر اخلاقی جامد، و آسان برای اعمال از نتیجه گرایی و وظیفه شناسی. متاسفانه، که بعید است اتفاق می افتد. فلاسفه مشغول به کار در این مشکلات را برای مدت زمان طولانی. بنابراین، من فکر می کنم تنها مسیر از اقدام به اذعان کرد که ما در حال کار از پایه متناقض و درهم و برهم به جلو.