حریم خصوصی حق به جریان مناسب از اطلاعات است.
منطقه سوم که در آن محققان ممکن است در تلاش حفظ حریم خصوصی است. به عنوان Lowrance (2012) آن را کاملا موجز: "حفظ حریم خصوصی باید محترم شمرده شود، چرا که مردم باید محترم شمرده شود" حریم خصوصی، با این حال، به شدت مفهوم کثیف (Nissenbaum 2010, Ch. 4) ، و به عنوان مثل، آن را دشوار است به استفاده از هنگامی که در تلاش به تصمیم گیری خاصی در مورد پژوهش.
یک راه معمول برای مورد حفظ حریم خصوصی فکر می کنم با یک / دوگانگی خصوصی عمومی است. توسط این طرز تفکر، اگر این اطلاعات را در دسترس عموم است، و سپس می توان آن را توسط محققان بدون نگرانی در مورد نقض حریم خصوصی مردم استفاده می شود. ولی این روش را به مشکلات اجرا. به عنوان مثال، در نوامبر 2007 کوستاس پاناگوپولوس هر کس که در سه شهر با ارسال نامه ای در مورد یک آینده در انتخابات است. در دو شهر-مانتیسلو، آیووا و هلند، میشیگان-پاناگوپولوس وعده داده / تهدید به انتشار یک لیست از افرادی که در روزنامه رای داده بودند. در دیگر شهر الی، آیووا، پاناگوپولوس وعده داده / تهدید به انتشار یک لیست از افرادی که در روزنامه رای نداده بود. این درمان برای وادار غرور و شرم طراحی شده بودند (Panagopoulos 2010) به دلیل این احساسات کشف شده است به تاثیر مشارکت مردم در مطالعات قبلی (Gerber, Green, and Larimer 2008) . اطلاعات در مورد که رای و کسی که در ایالات متحده عمومی نمی باشد. هر کسی می تواند به آن دسترسی داشته. بنابراین، میتوان استدلال کرد که چون این اطلاعات در حال حاضر رای گیری عمومی است، هیچ مشکلی با محقق انتشار آن در روزنامه وجود دارد. از سوی دیگر، چیزی در مورد این استدلال احساس اشتباه بسیاری از مردم.
به عنوان مثال نشان می دهد، قطبی عمومی / خصوصی بیش از حد بی پرده است (boyd and Crawford 2012; Markham and Buchanan 2012) . یک راه بهتر برای مورد حفظ حریم خصوصی فکر می کنم، به ویژه طراحی شده برای رسیدگی به مسائل مطرح شده توسط عصر دیجیتال، ایده یکپارچگی متنی است (Nissenbaum 2010) . به جای توجه به اطلاعات عمومی و یا خصوصی، صداقت متنی در جریان اطلاعات، تمرکز دارد. به عنوان مثال، بسیاری از مردم خواهد بود unbothered اگر دکتر خود پرونده سلامت خود را با دکتر دیگری به اشتراک گذاشته اما می تواند ناراضی اگر دکتر خود را به فروش می رسد این همان اطلاعات به یک شرکت بازاریابی است. بنابراین، با توجه به Nissenbaum (2010) ، "یک حق حریم خصوصی هیچ یک حق محرمانه بودن یا راست برای کنترل اما سمت راست به جریان مناسب از اطلاعات شخصی است."
مفهوم کلیدی اساسی تمامیت متنی هنجارهای اطلاعاتی زمینه نسبی است (Nissenbaum 2010) . این هنجارها که حاکم بر جریان اطلاعات در تنظیمات خاص هستند، و آنها توسط سه پارامتر تعیین می شود:
بنابراین، هنگامی که شما به عنوان یک محقق در حال تصمیم گیری برای استفاده از داده بدون اجازه بهتر است بپرسید، "آیا این استفاده را نقض هنجارهای اطلاعاتی زمینه نسبی؟" بازگشت به مورد پاناگوپولوس (2010) ، در این مورد، داشتن یک خارج محقق انتشار لیست رای دهندگان یا غیر رای دهندگان در روزنامه به نظر می رسد به احتمال زیاد به نقض هنجارهای اطلاعاتی. در واقع، پاناگوپولوس را در وعده خود را / تهدید را دنبال نمی کند از طریق دلیل مسئولان انتخابات محلی حروف را به او باز می گردد و او را که آن را یک ایده خوب نیست متقاعد (Issenberg 2012, 307) .
در مواقع دیگر، با این حال، فکر کردن در مورد هنجارهای اطلاعاتی زمینه نسبی نیاز به در نظر گرفتن کمی بیشتر. به عنوان مثال، اجازه دهید به امکان استفاده از تلفن همراه تلفن تماس سیاهههای مربوط به ردیابی تحرک در طول شیوع ابولا در غرب آفریقا در سال 2014، یک مورد که من در مقدمه این فصل مورد بحث بازگشت (Wesolowski et al. 2014) . در این تنظیم، ما می توانیم دو نوع شرایط تصور کنید:
حتی اگر در هر دو از این شرایط پاسخ داده ها جریان از این شرکت، هنجارهای اطلاعاتی در مورد این دو موقعیت یکسان نیست به دلیل تفاوت های بین بازیگران، ویژگیها، و اصول انتقال درگیر شده است. تمرکز بر روی تنها یکی از این پارامترها می تواند به بیش از حد ساده تصمیم گیری منجر شود. در واقع، Nissenbaum (2015) تاکید می کند که هیچ یک از این سه پارامتر را می توان به دیگر کاهش می یابد، و نه می تواند هر یک از آنها به صورت جداگانه تعریف هنجارهای اطلاعاتی. این طبیعت سه بعدی از هنجارهای اطلاعاتی توضیح میدهد که چرا تلاش های که گذشته در هر دو ویژگی یا انتقال متمرکز اصول در گرفتن مفاهیم عقل سلیم از حریم خصوصی ناکارآمد بوده است.
یکی از چالش با استفاده از ایده هنجارهای اطلاعاتی زمینه نسبت به تصمیم گیری است که محققان ممکن است آنها را جلوتر از زمان را نمی شناسند و بسیار سخت به اندازه گیری هستند (Acquisti, Brandimarte, and Loewenstein 2015) . علاوه بر این، حتی اگر برخی تحقیقات هنجارهای اطلاعاتی متنی نسبی که به صورت خودکار به این معنی نیست که این تحقیقات باید اتفاق نمی افتد را نقض کند. در واقع، فصل 8 از Nissenbaum (2010) به طور کامل در مورد "شکستن قوانین برای خوب است." با وجود این عوارض، هنجارها اطلاعاتی زمینه نسبی است که هنوز هم یک راه بسیار مفید را به همین دلیل در مورد سوالات مربوط به حریم خصوصی است.
در نهایت، حفظ حریم خصوصی منطقه ای که من از سوء تفاهم های بسیاری بین محققان که اولویت بندی احترام به فرد و کسانی که اولویت بندی سود دیده ام. تصور کنید مورد یک محقق بهداشت عمومی که مخفیانه ساعت مردم در حال دوش گرفتن به دلیل درک بهداشت کلیدی برای جلوگیری از گسترش یک بیماری عفونی رمان است. محققان با تمرکز بر سود را در منافع به جامعه از این تحقیق تمرکز و حتی ممکن است استدلال می کنند که هیچ آسیبی به شرکت کنندگان وجود دارد اگر محقق کند جاسوسی او را بدون تشخیص. از سوی دیگر، محققان که اولویت بندی احترام به فرد را در این واقعیت است که محقق با مردم با احترام نمی گذارند و در واقع به آنها صدمه نزنیم با نقض حریم خصوصی خود تمرکز کنند. متاسفانه، آن است که آسان نیست برای حل و فصل به دیدگاههای متضادی از این وضعیت (اگر چه بهترین راه حل در این مورد فقط ممکن است به رضایت بپرسید).
در نتیجه، وقتی استدلال درباره حریم خصوصی، بهتر است به فراتر از بیش از حد ساده قطبی عمومی / خصوصی حرکت می کند و به همین دلیل به جای در مورد هنجارهای متن نسبی اطلاعاتی، که تا سه عنصر ساخته شده است: بازیگران (موضوع، فرستنده، گیرنده)، ویژگی های (انواع اطلاعات)، و اصول انتقال (محدودیت ها که تحت جریان اطلاعات) (Nissenbaum 2010) . برخی از محققان ارزیابی حریم خصوصی از نظر آسیب است که می تواند از نقض حریم خصوصی در نتیجه، در حالی که دیگر محققان به نقض حریم خصوصی به عنوان یک آسیب به خودی خود. از آنجا که مفاهیم از حریم خصوصی در بسیاری از سیستم های دیجیتال در حال تغییر در طول زمان، متفاوت از فردی به فرد، و از موقعیتی به موقعیت متفاوت (Acquisti, Brandimarte, and Loewenstein 2015) ، حفظ حریم خصوصی به احتمال زیاد به یک منبع تصمیم گیری های دشوار اخلاقی برای محققان برای برخی از زمان.