بحث در مورد اخلاق در پژوهش اجتماعی در عصر دیجیتال غالبا به صورت باینری اتفاق می افتد. به عنوان مثال، سرایت عاطفی هم اخلاقی بود یا از آن بود اخلاقی است. این تفکر دوقطبی قطبیده بحث، مانع تلاش برای توسعه نورم ها، ترویج تنبلی فکری و معاف محققان که تحقیقات «اخلاقی» برچسب از مسئولیت خود را به عمل اخلاقی است. مکالمات مولد است که من دیده ام که شامل اخلاق در پژوهش فراتر از این تفکر دوقطبی به مفهوم مداوم در مورد اخلاق در پژوهش است.
یک مشکل عمده عملی با مفهوم باینری اخلاق تحقیق این است که بحث را قطعی می کند. تماس با بیماری های عاطفی "غیر اخلاقی" آن را همراه با جنایات واقعی به نحوی که مفید نیست. در عوض، مفید تر و مناسب تر است به طور خاص در مورد جنبه های مطالعه که شما مشکل پیدا می کنید صحبت کنید. حرکت به دور از تفکر باینری و زبان قطبی شدن، تماس ما نیست که از زبان ناخوشایندی برای پنهان کردن رفتار غیرواقعی استفاده کنیم. در عوض، یک مفهوم پیوسته اخلاق، به نظر من، منجر به دقیق تر و دقیق تر زبان خواهد شد. علاوه بر این، یک مفهوم مداوم از اخلاق تحقیق، مشخص می کند که همکاران محترم حتی کارهایی را که قبلا "اخلاقی" در نظر گرفته اند، باید تلاش کنند که تعادل اخلاقی حتی بهتر در کار خود ایجاد کنند.
مزیت نهایی حرکت به سوی تفکر مداوم این است که بر خلاف فکری، که در مواجهه با چالش های اخلاقی دشوار است، را تشویق می کند. سؤالات اخلاقی تحقیق در عصر دیجیتال دشوار است و هیچ فردی نباید بیش از حد با توانایی خود در تشخیص صحت عمل عمل کند.