[ ] در استدلال در برابر آزمایش عاطفی عاطفی، Kleinsman and Buckley (2015) نوشت:
"حتی اگر درست است که خطرات آزمایش فیس بوک کم بوده و حتی اگر نتایج بدست آمده در نظر سنجی مفید واقع شود، در این صورت یک اصل مهم در این مورد وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. به همین ترتیب است که سرقت، بدون توجه به مقادیری که در دست دارد، سرقت می کند، بنابراین ما همه حق داریم بدون دانش و رضایت ما، هر چه که هست، تحقیق باشد. "
[ ] Maddock, Mason, and Starbird (2015) این سوال را مطرح می کنند که آیا محققان باید از توییت هایی که حذف شده اند استفاده کنند. مقاله خود را برای یادگیری در مورد پس زمینه مطالعه کنید.
[ Humphreys (2015) در مقاله ای درباره اخلاق آزمایشات میدانی، آزمایش Humphreys (2015) زیر را پیشنهاد کرد تا به چالش های اخلاقی مداخلات که بدون رضایت همه احزاب متضرر انجام می شود، برجسته شود و به برخی دیگر آسیب برساند و به دیگران کمک کند.
"می گویند یک محقق با مجموعه ای از سازمان های جامعه ای که می خواهند بدانند که آیا قرار دادن چراغ های خیابانی در زاغه ها، جرایم خشونت آمیز را کاهش می دهد یا خیر، تماس گرفته شود. در این تحقیق افراد مجرمان هستند: رضایت آگاهانه از مجرمان احتمالا این تحقیقات را به خطر می اندازد و به احتمال زیاد به هیچ وجه (نقض احترام به اشخاص) نخواهد بود؛ جنایتکاران احتمالا هزینه های این تحقیق را بدون بهره گیری از (نقض عدالت) تحمل خواهند کرد. و اختلاف نظر در مورد مزایای تحقیق وجود خواهد داشت - اگر مؤثر باشد، جنایتکاران به طور خاص ارزش آن را نخواهند داشت (تولید مشکل برای ارزیابی خیرخواهی) ... مسائل ویژه در اینجا فقط در مورد موضوعات نیست. در اینجا نیز خطراتی وجود دارد که به افراد غیرمستقیم دست مییابند، به عنوان مثال، اگر مجرمان علیه سازمانهایی که لامپها را نصب میکنند، اقدام به تلافی کنند. این سازمان ممکن است از این خطرات آگاه باشد، اما مایل است که آنها را تحمل کند؛ زیرا آنها به اشتباه اعتقاد به انتظارات ناخوشایند محققان دانشگاه های ثروتمند را دارند که خود بخشی از آن هستند که به انتشار می پردازند. "
[ ] در دهه 1970، 60 مرد در آزمایشات میدانی که در حمام مردان در یک دانشگاه در قسمت غرب غرب ایالات متحده انجام گرفت (پژوهشگران دانشگاه را نام (Middlemist, Knowles, and Matter 1976) ) (Middlemist, Knowles, and Matter 1976) . محققان به این نکته توجه داشتند که چگونه افراد به نقض فضای شخصی خود پاسخ می دهند، که Sommer (1969) به عنوان "ناحیه ای با مرزهای نامرئی در اطراف بدن فردی که ممکن است مزاحم ها نباشد" تعریف می شود. "به طور خاص، محققان تصمیم گرفتند که چگونه یک ادرار کردن مرد توسط حضور دیگران در نزدیکی تحت تاثیر قرار گرفت. پس از انجام یک تحقیق صرفا مشاهدات، محققان یک آزمایش میدانی انجام دادند. شرکت کنندگان مجبور به استفاده از پستانداران چپ در یک حمام سه ادرار شدند (محققان دقیقا توضیح نمی دهند که این کار انجام شده است). بعد، شرکت کنندگان به یکی از سه سطح فاصله بین فردی تقسیم شدند. برای بعضی از مردان، یک فدراسیون با ادرار در کنار آنها استفاده می کرد؛ برای بعضی از مردان، یک فدراسیون یک فضای ادراری را دور از آنها استفاده کرد؛ و برای برخی از مردان، هیچ مجلسی وارد حمام نشده است. محققان متغیرهای نتیجه آن-زمان تاخیر و ماندگاری را اندازه گیری کردند، با قرار دادن یک دستیار تحقیق در داخل غرفه ی توالت مجاور ادرار شرکت کننده. در اینجا این است که چگونه محققان روش اندازه گیری را شرح دادند:
"یک ناظر در ناحیه توالت مستقر شد و بلافاصله در مجاورت ادرار افراد قرار گرفت. در طول آزمایش های آزمایشی این روش ها مشخص شد که نشانه های شنوایی نمی توانند برای نشان دادن شروع و پایان دادن به [ادرار] استفاده شوند ... در عوض، نشانه های بصری مورد استفاده قرار گرفتند. ناظر از یک منشور پریسوپیک استفاده کرد که در یک دسته کتابهایی قرار دارد که روی کف میز صندلی توالت قرار دارند. یک فضای 11 اینچ (28 سانتیمتری) بین کف و دیوار صندوق توالت، از طریق پریسوپ، از کمر شکم کاربر استفاده کرد و دیداری مستقیم از جریان ادرار را امکان پذیر کرد. با این وجود ناظم توانست چهره موضوع را ببیند. ناظر شروع به دو ساعت توقف کرد وقتی که یک موضوع به پالس متوقف شد، زمانی که ادرار شروع شد، متوقف شد و دیگر وقتی ادرار متوقف شد متوقف شد. "
محققان دریافتند که کاهش فاصله فیزیکی موجب افزایش تاخیر شروع و کاهش پایداری می شود (شکل 6.7).
[ ، ] در ماه اوت سال 2006، حدود 10 روز قبل از انتخابات اولیه، 20،000 نفر در میشیگان زندگی می کردند که نامه های رای گیری و رفتار رای گیری همسایگانشان را نشان داد (شکل 6.8). (همانطور که در این فصل در ایالات متحده توضیح داده شده است، دولت های دولتی سوابق را در مورد رای دادن در هر انتخابات ثبت می کنند و این اطلاعات برای عموم مردم قابل دسترس است.) فرستادن یک جزء معمولا افزایش میزان رای دهندگان را در حدود یک درصد افزایش می دهد، به میزان 8.1 درصد، بیشترین تأثیری که تا آن لحظه دیده می شود (Gerber, Green, and Larimer 2008) . اثر بسیار بزرگ بود، یک عمل سیاسی به نام Hal Malchow، دونالد سبز 100،000 دلار برای انتشار نتایج آزمایش (به احتمال زیاد به این ترتیب Malchow می تواند از این اطلاعات خود استفاده کند) (Issenberg 2012, p 304) . اما آلن گربر، دونالد گرین و کریستوفر لاریمر مقاله را در سال 2008 در مجله علوم سیاسی آمریکا منتشر کردند .
هنگامی که شما به دقت mailer را در شکل 6.8 بررسی می کنید، ممکن است متوجه شوید که نام پژوهشگران بر روی آن ظاهر نمی شود. در عوض، آدرس بازگشت به مشاوره سیاسی عملی است. در تأیید این مقاله، نویسندگان توضیح می دهند: "با تشکر ویژه به مارک گربنر از مشاوره سیاسی عملی، که برنامه پست الکترونیکی را در اینجا مطالعه و طراحی کرده است."
[ ] این بر روی سؤال قبلی ایجاد می شود. هنگامی که این 20،000 فرستنده فرستاده شد (شکل 6.8)، و همچنین 60،000 دیگر فرستنده های بالقوه کمتر حساس، یک واکنش از شرکت کنندگان وجود داشت. در واقع، Issenberg (2012) (ص 198) گزارش می دهد که "گربنر [مدیر مشاور سیاسی عملی] هرگز قادر به محاسبه تعداد افرادی که به سختی شکایت از طریق تلفن را فرا گرفت، زیرا دفتر پاسخ دادن به دستگاه به سرعت به سرعت پر کرد تماس گیرندگان نتوانستند یک پیام را ترک کنند. "در واقع، گربنر اشاره کرد که این واکنش ممکن بود حتی اگر بزرگتر شده بود درمان شود. او به آلن گربر یکی از محققان گفت: "آلن اگر ما پنج صد هزار دلار خرج کردیم و کل کشور را تحت پوشش قرار دادیم و من با سلمان (Issenberg 2012, 200) " (Issenberg 2012, 200)
[ ، ] در عمل، اغلب بحث های اخلاقی در مورد مطالعات انجام می شود که در آن محققان رضایت آگاهانه از شرکت کنندگان را ندارند (به عنوان مثال، سه مورد مورد مطالعه در این فصل شرح داده شده است). با این حال، بحث های اخلاقی نیز می تواند برای مطالعاتی که رضایت آگاهانه دارند، بوجود آید. یک مطالعه فرضی که در آن شما رضایت آگاهانه از شرکت کنندگان را داشته باشید، طراحی کنید، اما هنوز فکر می کنید که غیر اخلاقی است. (نکته: اگر شما در حال مبارزه هستید، می توانید Emanuel, Wendler, and Grady (2000) بخوانید.)
[ ، ] محققان اغلب برای توصیف تفکر اخلاقی خود به یکدیگر و به عموم مردم تلاش می کنند. جیسون کافمن، رهبر تیم تحقیقاتی، پس از آنکه ماهیت، روابط و زمان کشف شد، چند نظر عمومی درباره اخلاق پروژه ارائه کرد. Zimmer (2010) بخوانید Zimmer (2010) و سپس نظرات کافمن را با استفاده از اصول و چارچوب اخلاقی که در این فصل شرح داده شده بازنویسی کنید.
[ ] Banksy یکی از معروف ترین هنرمندان معاصر در انگلیس است و برای گرافیتی خیابانی سیاسی گرا شناخته شده است (شکل 6.9). با این وجود، هویت دقیق او رمز و راز است. Banksy دارای یک وب سایت شخصی است، بنابراین اگر بتواند هویت خود را به صورت عمومی باز کند، اما او انتخاب کرده است. در سال 2008، روزنامه " روزنامه میلان " مقاله ای را منتشر کرد که ادعا می کرد نام واقعی بناسی را شناسایی کند. سپس، در سال 2016، میشل هاگو، مارک استیونسون، دیوید کیم ریسمو و استیون سی. ل Comber (2016) تلاش کردند تا این ادعا را با استفاده از مدل ترکیبی فرآیند Dirichlet از پروفایل جغرافیایی تأیید کنند. به طور خاص، آنها مکان های جغرافیایی نقاشی های عمومی Banksy را در بریستول و لندن جمع آوری کردند. بعد، با جستجو از طریق مقالات روزنامه های قدیمی و پرونده های رای گیری عمومی، آنها آدرس های گذشته شخص منفرد، همسرش و تیم فوتبالش (یعنی فوتبال) را پیدا کردند. نویسنده، یافته های مقاله خود را به شرح زیر خلاصه می کند:
"بدون هیچ مشکلی جدی" برای بررسی، دشوار است بیانیه های قطعی در مورد هویت بکنشی بر اساس تجزیه و تحلیل ارائه شده در اینجا، به جز اعلام کرد که قله geoprofiles در هر دو بریستول و لندن عبارتند از آدرس های شناخته شده مرتبط با [نام ویرایش شده]. "
به دنبال Metcalf and Crawford (2016) ، که این مورد را دقیق تر در نظر می گیرند، تصمیم گرفتم که نام فرد را در هنگام بحث درباره این مطالعه ذکر نکنم.
[ ] Metcalf (2016) این استدلال را مطرح می کند که "مجموعه داده های موجود که شامل داده های خصوصی هستند از میان جالب ترین محققین است و بیشترین خطر را برای افراد دارند."
[ ، ] در این فصل، من یک قاعده کلی که تمام داده ها به طور بالقوه قابل شناسایی است و همه داده ها بالقوه حساس هستند پیشنهاد کرده اند. جدول 6.5 لیستی از نمونه هایی از داده ها را که هیچ آگاهی شخصی را شناسایی نمی کنند، فراهم می کند اما هنوز هم می تواند با افراد خاص ارتباط برقرار کند.
داده ها | ارجاع |
---|---|
سوابق بیمه سلامت | Sweeney (2002) |
داده های کارت اعتباری | Montjoye et al. (2015) |
اطلاعات امتیاز Netflix فیلم | Narayanan and Shmatikov (2008) |
متا داده های تماس تلفنی | Mayer, Mutchler, and Mitchell (2016) |
اطلاعات ورود به سیستم جستجو | Barbaro and Zeller (2006) |
داده های جمعیتی، اداری و اجتماعی در مورد دانش آموزان | Zimmer (2010) |
[ ] قرار دادن خود در کفشهای همه شامل شرکت کنندگان و عموم مردم می شود، نه فقط همسالان شما. این تمایز در مورد بیمارستان مزمن یهودی (Katz, Capron, and Glass 1972, chap. 1; Lerner 2004; Arras 2008) .
دکتر چستر م. جنوبیام یک پزشک و محقق برجسته در موسسه تحقیقات سرطان اسلوان کاترینینگ و دانشیار پزشکی در دانشکده پزشکی دانشگاه کرنل بود. در 16 جولای سال 1963، Southam و دو همکار، سلولهای سرطانی زنده را به بدن 22 بیمار مبتلا به بیماری های مزمن بیمارستانی در نیویورک تزریق کردند. این تزریقها بخشی از تحقیقات Southam برای درک سیستم ایمنی بیماران سرطانی بود. در بررسی قبلی، Southam متوجه شد که داوطلبان سالم قادر به رد سلول های سرطانی تزریقی در حدود چهار تا شش هفته بودند، در حالی که بیماران مبتلا به سرطان بسیار طولانی تر بودند. Southam تعجب کرد که آیا پاسخ تاخیر در بیماران مبتلا به سرطان به این دلیل بود که سرطان داشتند یا اینکه آنها سالمند بوده و در حال حاضر نابود شده اند. برای رسیدگی به این امکانات، Southam تصمیم گرفت که سلولهای سرطانی زنده را به گروهی از افراد سالخورده و ناتوان کننده تزریق کند اما سرطان نداشت. هنگامی که کلمه تحقیق گسترش یافت، به طور ناشی از استعفای سه پزشک که از آنها خواسته شد شرکت کنند، بعضی از مقایسه ها را با آزمایشات اردوگاه کار اجباری نازی انجام داد، اما بعضی دیگر که بر اساس اطمینان توسط Southam بر اساس اطمینان توسط Southam صورت گرفت، غیرممکن بود. در نهایت، هیئت دولت Regents ایالات متحده نیویورک این پرونده را بررسی کرد تا تصمیم بگیرد آیا Southam بتواند در پزشکی ادامه دهد. Southam در دفاع خود بحث کرد که او در "بهترین سنت عملی بالینی مسئول" عمل می کند. دفاع او بر اساس تعدادی ادعا بود که همه آنها توسط چندین متخصص برجسته حمایت می شدند که از طرف او شهادت می دادند: (1) تحقیق او از شایستگی های علمی و اجتماعی بالا؛ (2) هیچ مشکلی قابل ملاحظه ای برای شرکت کنندگان وجود ندارد؛ ادعایی که در بخشی از تجربه 10 ساله ساتامام با بیش از 600 موضوع است؛ (3) سطح افشا باید با توجه به سطح خطر ایجاد شده توسط محقق تنظیم شود؛ (4) این تحقیق در آن زمان مطابق با استاندارد عمل پزشکی بود. در نهایت، هیئت مدیره Regent Southam را متهم به تقلب، فریب و رفتار غیر حرفه ای کرد و مجوز پزشکی خود را برای یک سال معلق کرد. با این حال، فقط چند سال بعد، Southam به عنوان رئیس انجمن آمریکایی پژوهشگران سرطان انتخاب شد.
[ ] در مقاله ای با عنوان "جمع آوری اطلاعات در شرق کنگو: با استفاده از تلفن های همراه برای جمع آوری اطلاعات رویدادهای جنگ در زمان واقعی"، ون در ویندت و هافریس (2016) یک سیستم جمع آوری داده ها را توصیف می کنند (نگاه کنید به فصل 5) که آنها در کنگو ایجاد کرده اند. توضیح دهید که چگونه محققان با عدم اطمینان در مورد آسیب های احتمالی به شرکت کنندگان مواجه می شوند.
[ ] در اکتبر 2014، سه متخصص علوم سیاسی فرستاده شده به 102،780 رای دهنده ثبت شده در مونتانا - حدود 15 درصد از رای دهندگان ثبت نام شده در ایالت (Willis 2014) - به عنوان بخشی از یک آزمایش برای اندازه گیری رأی دهندگان داده شد که احتمال بیشتری برای رای دادن دارند . فرستنده هایی که تحت عنوان "2014 راهنمای انتخابات ریاست عمومی انتخابات مونتانا" نامگذاری شده بودند، نامزدان دادگاه عالی دیوان عالی مونتانا در انتخابات غیر حزبی در مقیاسی از لیبرال و محافظه کار قرار گرفتند که شامل باراک اوباما و میت رامنی به عنوان مقایسه ها بود. این نامه همچنین شامل تولید مثل بزرگ مهر و موم دولت مونتانا (شکل 6.10) است.
فرستنده ها شکایات را از رای دهندگان مونتانا ایجاد کردند و باعث شدند لیندا مک کلوخ، وزیر امور خارجه مونتانا، شکایت رسمی خود را با دولت ایالت مونتانا ارائه دهد. دانشگاه هایی که پژوهشگران را به کار گرفته بودند -Dartmouth و Stanford-نامه ای را برای هر کسی که نامه را دریافت کرده بودند، برای هرگونه سردرگمی احتمالی و روشن ساختن نامه "به هیچ حزب سیاسی، نامزدی یا سازمان وابسته نیست، برای تأثیر بر هر نژادی. »این نامه همچنین روشن کرد که رتبه بندی« به اطلاعات عمومی درباره اینکه چه کسی برای هر کمپین اهدا کرده است، تکیه کرده است »(شکل 6.11).
در ماه مه سال 2011، جاناتان موتول، کمیسیون عملهای سیاسی ایالت مونتانا، متعهد شد که محققان قوانین مونتانا را نقض کرده اند: "کمیسیون تعیین می کند که واقعیت های کافی برای نشان دادن اینکه استنفورد، دارتموث و / یا محققان آن اعراب مونتانا را نقض کرده اند قوانین عملیاتی که مستلزم ثبت، گزارش و افشای هزینه های مستقل هستند "(Finding Number 3 در Motl (2015) ). کمیسیون همچنین توصیه کرد که دادستان شهرستان بررسی کند که آیا استفاده غیر مجاز از مهر مهربان مونتانا نقض قانون مونتانا (Motl 2015) .
استنفورد و دارتموث با حکم ملودی مخالفت کردند. سخنگوی استنفورد به نام لیزا لاپین گفت: "استنفورد ... معتقد نیست که قوانین انتخابات نقض شده باشند" و این نامه "حاوی هیچ حمایت یا پشتیبانی از هر نامزد دیگری نیست". او اشاره کرد که فرستنده صریحا اظهار داشت که "غیر حزبی است و هیچ کاندید یا حزب را تأیید نمی کند " (Richman 2015) .
نامزدهای | رای داده شده است | درصد |
---|---|---|
دیوان عالی کشور # 1 | ||
وود دیوید هربرت | 65،404 | 21.59٪ |
جیم رایس | 236،963 | 78.22٪ |
دیوان عالی کشور # 2 | ||
لارنس وان دیک | 134،904 | 40.80٪ |
مایک گندم | 195،303 | 59.06٪ |
[ ] در تاریخ 8 مه سال 2016، دو محقق، امیل کیرکگوارد و جولیوس بجرکرا، اطلاعات را از سکس سایت OkCupid به صورت آنلاین از بین بردند و به طور عمومی مجموعه ای از حدود 70،000 کاربر را منتشر کردند، از جمله متغیرهایی مانند نام کاربری، سن، جنسیت، محل، نظرات مربوط به مذهب ، نظرات مربوط به طالع بینی، علاقه مندی های دوستیابی، تعداد عکس ها، و غیره، و همچنین پاسخ های داده شده به سوالات 2600 سوال در سایت. در پیش نویس مقاله همراه با داده های منتشر شده، نویسندگان اظهار داشتند: "برخی ممکن است از اخلاق جمع آوری و انتشار این داده ها مخالفت کنند. با این حال، تمام داده های موجود در مجموعه داده های موجود یا در حال حاضر در دسترس عموم هستند، بنابراین انتشار این مجموعه داده صرفا آن را در یک فرم مفید تر ارائه می دهد. "
در پاسخ به انتشار داده ها، یکی از نویسندگان در توییتر خواسته شد: "این مجموعه داده بسیار قابل شناسایی است. حتی شامل نامهای کاربری است؟ هر کاری که انجام دادید انجام شد تا آن را نادیده بگیرید؟ »پاسخ او« نه. داده ها در حال حاضر عمومی هستند " (Zimmer 2016; Resnick 2016) .
[ ] در سال 2010 یک تحلیلگر اطلاعاتی با ارتش ایالات متحده به 250 هزار کابل دیپلماتیک طبقه بندی شده به ویکیلیکس سازمان داد و سپس آنها به صورت آنلاین منتشر شد. Gill and Spirling (2015) استدلال می کنند که "افشای WikiLeaks به طور بالقوه نشان دهنده ی توانایی داده هایی است که می تواند برای تست نظریه های ظریف در روابط بین الملل مورد استفاده قرار گیرد" و سپس نمونه ای از اسناد نشت را به صورت آماری توصیف می کند. به عنوان مثال، نویسندگان تخمین می زنند که آنها در حدود 5 درصد از تمام کابل های دیپلماتیک را در این مدت نشان می دهند، اما این نسبت از سفارت به سفارت متفاوت است (شکل 1 مقاله خود را ببینید).
[ ] به منظور بررسی اینکه شرکت چگونه به شکایت پاسخ می دهد، یک محقق نامه نامه های جعلی برای 240 رستوران نهایی در شهر نیویورک ارسال کرد. در اینجا یک گزیده از نامه فریبنده است.
"من این نامه را به شما می گویم؛ زیرا در مورد تجربیات اخیر که در رستوران شما داشتم خشمگین می شوم. نه چندان دور، همسرم و من اولین سالگرد ما را جشن گرفتند. ... عصر هنگامی که علائم شروع به ظاهر شدن حدود ساعت چهار بعد از غذا شد، عصر ظاهر شد. تهوع، تهوع، استفراغ، اسهال، و گرفتگی شکمی همه اشاره به یک چیز: مسمومیت غذایی است. این باعث می شود که من فقط عاقلانه فکر کنم که عصر عاشقانه خاص ما به همسر من ختم می شود و من تماشای من در موقعیت جنین در کف کاشی حمام ما بین دوران پرتاب کردن است. ... اگرچه قصد دارم هیچ گزارشی در باره اداره بهتر یا اداره بهداشت ارائه ندهم، من می خواهم شما [نام رستوران] را بدانم تا آنچه را که پیش بینی کردم، پیش بینی کنم که به آن پاسخ خواهی داد ».
[ ] بر اساس سؤال قبلی، من می خواهم شما این مطالعه را با مطالعه کاملا متفاوت و همچنین رستوران ها مقایسه کنید. در این مطالعه دیگر، نومارک و همکارانش (1996) دو دانشآموز دختر و پسر را با رزومه کاری ساختند تا درخواستهای شغلی را به عنوان پیشخدمت و پیشخدمت در 65 رستوران در فیلادلفیا برای بررسی تبعیض جنسیتی در استخدام رستوران انجام دهند. 130 برنامه کاربردی منجر به 54 مصاحبه و 39 پیشنهاد شغلی شد. این مطالعه شواهد آماری قابل توجهی از تبعیض جنسیتی علیه زنان در رستوران های با قیمت بالا را نشان داد.
[ ، ] در حدود 2010 حدود 6،548 استاد در ایالات متحده ایمیل هایی شبیه به این را دریافت کردند.
"پروفسور سلگیکیک عزیز،
من به شما نامه می گویم زیرا من یک Ph.D. دانشجو با توجه به تحقیقات شما علاقه مند است. برنامه من برای درخواست دکترا است برنامه های این سقوط آینده، و من مشتاق هستم تا آنجا که می توانم در مورد فرصت های تحقیق در این زمینه یاد بگیرم.
امروز در محوطه دانشگاه خواهم بود و اگرچه می دانم آن را کوتاه می گذارم تعجب کردم اگر شما 10 دقیقه وقت دارید که می خواهید با من ملاقات کنید به طور خلاصه در مورد کار خود و هر فرصت ممکن برای من درگیر شدن در تحقیق شما هر زمانی که برای شما مناسب باشد، با من خوب خواهد بود، زیرا با شما در اولین سفر من در اولویت اول قرار می گیرد.
پیشاپیش از توجه شما سپاسگزاریم.
با احترام، کارلوس لوپز "
این ایمیل ها جعلی بود آنها بخشی از یک آزمایش میدانی بودند تا اندازه گیری کنند که آیا اساتید بیشتر به ایمیل پاسخ می دهند بسته به (1) زمان بندی (امروز در مقابل هفته آینده) و (2) نام فرستنده، که برای سیگنال گوناگون تغییر یافت و جنسیت (کارلوس لوپز، مردیت رابرتز، راج سینگ و غیره). محققان دریافتند که در صورت درخواست در یک هفته، مردان قفقازی دسترسی به اعضای هیئت علمی را حدود 25 درصد بیشتر از زنان و اقلیت ها به دست می آورند. اما زمانی که دانشجویان خیالی در همین روز درخواست جلسات کردند، این الگوها اساسا حذف شدند (Milkman, Akinola, and Chugh 2012) .
"به تازگی، یک ایمیل از یک دانش آموز درخواست کردید که 10 دقیقه وقت خود را برای بحث در مورد Ph.D. برنامه (بدن ایمیل به نظر می رسد در زیر). ما امروز به شما ایمیل خواهیم فرستاد تا شما را در مورد هدف واقعی ایمیل، به عنوان بخشی از یک مطالعه تحقیقاتی، مورد بررسی قرار دهید. ما صادقانه امیدوار هستیم که مطالعه ما باعث ایجاد اختلال در کار شما نمی شود و ما عذرخواهی می کنیم اگر شما در همه حال ناراحت هستید. امید ما این است که این نامه توضیح کافی از هدف و طراحی مطالعه ما را برای رفع نگرانی هایی که ممکن است در مورد دخالت شما داشته باشد، ارائه می دهد. ما می خواهیم از زمان شما و برای خواندن بیشتر از شما متشکر باشیم اگر علاقمند هستید که بدانید چرا این پیام را دریافت کردید. ما امیدواریم که ارزش دانش را که ما پیش بینی می کنیم، با این مطالعه علمی بزرگ ببینیم. "
پس از توضیح هدف و طراحی مطالعه، آنها بیشتر اشاره کرد که:
"همانطور که نتایج تحقیقات ما در دسترس است، ما آنها را در وب سایت های ما ارسال می کنیم. لطفا اطمینان حاصل کنید که هیچ اطلاعات قابل شناسایی از این مطالعه گزارش نخواهد شد، و ما بین طراحی موضوع تضمین می کند که ما تنها قادر به شناسایی الگوهای پاسخ ایمیل در مجموع، نه در سطح فردی است. هیچ یک از افراد یا دانشگاه در هیچ یک از تحقیقات یا اطلاعاتی که ما منتشر نمیکنیم قابل شناسایی نیست. البته هر یک از پاسخ های ایمیل فردی معنی ندارد زیرا دلایل متعددی وجود دارد که چرا یک عضو هیات علمی می تواند درخواست جلسه را قبول یا رد کند. تمام اطلاعات قبلا شناسایی شده اند و پاسخ های ایمیل قابل شناسایی از پایگاه داده های ما و سرور مربوطه حذف شده است. علاوه بر این، در زمانی که داده ها قابل شناسایی بود، با کلمه عبور قوی و امن محافظت می شد. و همانطور که همیشه در مورد زمانی که دانشگاهیان تحقیقاتی را در مورد افراد انسانی انجام می دهند، پروتکل های تحقیقاتی ما توسط انجمن های نظارتی موسسات دانشگاهی (دانشگاه Columbia Morningside IRB و دانشگاه پنسیلوانیا IRB) مورد تایید قرار گرفت.
اگر در مورد حقوق خود به عنوان یک موضوع تحقیقاتی سوالی دارید، می توانید از انجمن نقد و بررسی موسسات دانشگاه مورنینگسید در [ویرایش] یا از طریق پست الکترونیکی در [ویرایش] و / یا شورای نظارت بر موسسات دانشگاه پنسیلوانیا در [ویرایش] تماس بگیرید.
با تشکر از شما برای زمان و درک کاری که ما انجام می دهیم. "